در این مطلب گزیده ای از متن ها و جملات کوتاه و بسیار زیبا با موضوع فصل پاییز و خزان را آماده کرده ایم، برای مطالعه این متن های زیبا در ادامه با وبلاگ سبزینه همراه باشید.
برای من که
دلم چون غروب پاییز است
صدای گرم تو از دور هم دل انگیز است ..
دوباره پاییز
اما نه فصل خزان زرد!
دوباره پاییز
اما نه فصل اندوه و درد!
دوباره پاییز
فصل زیبای سادگی
دوباره پاییز، موسم شدید دلدادگی ..
فصلی در راه است
با اشک هایی که
هنوز بر گونه ی خیابان نیفتاده
خشک می شوند!
و عشق
پنهانی ترین
رازِ پاییز است.
آرام می آیم
و از گوشه ی لب هایت
برگ های پاییز را جارو می کنم
من گذر فصل ها را
از خطوط صورت تو می فهمم.
تابستان را که داغ نیامدن کردی
پاییز را سرد نبودن نکن؛
گناه دارد..
افشین صالحی
مثل یک جریان موسیقی
مثل یک باران پاییزی
ناگهانی بودنت عشق است!
پاییز
نگاه خشکیده ی من بود
بر تنِ خسته ی کوچه
و عشق نافرجامی
که داشت کم کم غروب می کرد …
آرام جانم
کی می رسی از راه؟
پیچک های سبز دلم
ناباورانه پاییز نیامدنت را باور کرده اند
و در نارنجی پیراهنش رنگ باخته اند
غصه نخور مسافر اینجا ما هم غریبیم
از دیدن نور ماه یه عمره بی نصیبیم
فرقی نداره بی تو بهارمون با پاییز
نمی بینی که شعرام همه شدن غم انگیز ؟
چه بگویم!
به گلدان شمعدانی
که تشنه ی دستهای توست
به پنجره ی دلتنگ هوایت
و به پاییز
که از دوری چشم هایت می بارد
چه بگویم!
به شعری که از نبودِ لبهایت می نالد
به شبی که آغوشت را کم دارد
و به دقایق بی تو
پاییز از چشمان من شروع شد
از برگ ریزان دلم
از نارنجیِ سکوتم
که مشت مشت دلتنگی به آسمان می پاشید
منبع : متن پاییز